الهی: از پیش خطر و از پس راهم نیست، دستم گیر که جز فضل تو پشت و پناهم نیست، ای بود و نابود من تو را یکسان، از غم مرا به شادی رسان
الهی: اقرار کردم به مفلسی، و هیچ کسی، ای یگانه ای که از همه چیز مقدسی چه شود، اگر مفلسی را به فریادرسی؟
الهی: اگر با تونمی گویم، افگار می شوم، چون با تو می گویم، سبکبار می شوم
الهی: ترسانم از بدی، خود بیامرز مرا به خوبی خود، ابلیس در آسمان زندیق شد، ابوبکر در بتخانه صدیق شد. بر گناه دلیری مکن که حق صبور است؛ خویشتن را غرور مده که او غفور است.
موضوع مطلب :